بنام خدا

شهر رویاها

بنام خدا

شهر رویاها

ارغوان

سلام 

یه گربه دارم ک کلا تو خونس و عشق منه پسرمه❤ یه گربه هم دارم ک بچه خیابونه و وعده های غذایشو میاد تو بالکن اتاق من میخوره ...دیشب امد کلی نازش کردم و شامشو بهش دادم دیگه برقا رو خاموش کردم دراز کشیده بودم ک هس کردم صدای نفسای گربم از کنار تخت میاد فک کردم پسر خودمه نگو اونیکی گربهس یعنی ارغوان خانم ...تاحالا سابقه نداشت این کوچولو بیاد تو خونه...امد بود نازش کنم ولی ترسیدم گربه خودم بیاد و یه دعوا حسابی بینشون بشه...خواستم بغلش کنم بذارمش تو بالکن ولی ترسید خودش فرار کرد ...خیلی ترسیده بود یکم بهش غذا دادم خورد ولی نذاشت نازش کنم خیلی نگرانشم الان زنگ زدم خونه مامانم گفت ارغوان واسه ناهارم نیومده خدا کنه امشب بیاد دلم تنگ شده براش :(


نظرات 2 + ارسال نظر
Baran سه‌شنبه 23 مرداد 1397 ساعت 21:50 http://haftaflakblue.blogsky.com/

واوو
Hello Beti
بله،طرزخوابیدن و خروپف شون خیلی باحالِ
مرسی که اسمشو گفتین

سلام خاله باراننن
خواهش میکنم عزیزم مرسی ک پرسیدی اسمشو

Baran سه‌شنبه 23 مرداد 1397 ساعت 17:49 http://haftaflakblue.blogsky.com/

سلام به روی ماهتون❤
واای،..اون صدای نفس ها رو خیلی خوب به تصویر کشیدین
کنار بخاری هیزمی پدربزرگ،گربه سفیده میگرفت میخوابیدو
ازصدای دم و باز دمش،...آدم خابالودمیشد
اسم پسرتونو نمیگین؟

سلام باران عزیزم❤
اخی عزیزممم
تازه خر و پفم میکنن
اسم پسر من دخترونس اسمش beti

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.