بنام خدا

شهر رویاها

بنام خدا

شهر رویاها

پری

تو ای پری کجایی رو از حسین قوامی گوش بدین :)


این دکلمه آخر این آهنگه و اصل آهنگم ک شعرش از هوشنگ ابتهاجه یه چیز دیگس :)




گر چشم دل بر آن مه آیینه رو کنی

سیر جهان در آینه ی روی او کنی


خاک سیه مباش که کس برنگیردت

آیینه شو که خدمت آن ماهرو کنی


جان تو جلوه گاه جمال آنگهی شود

کایینه اش به اشک صفا شست و شو کنی


خواب و خیال من همه با یاد روی توست

تا کی به من چو دولت بیدار رو کنی


درمان درد عشق صبوری بود ولی

با من چرا حکایت سنگ و سبو کنی


خون می چکد ز ناله ی بلبل درین چمن

فریاد از تو گل، که به هر خار خو کنی


دل بسته ام به باد، به بوی شبی که زلف

بگشایی و مشام مرا مشکبو کنی


اینجاست یار گم شده گرد جهان مگرد

خود را بجوی سایه اگر جست و جو کنی

هوشنگ ابتهاج

بلاتکلیف

تو این موقعیت ک من دارم فک میکنم یه کار برام پیش امده ...اونم یه کار مرتبط با رشتم تو دفتر وکالت ...موندم چیکا کنم اگه اون اقا مورد نظر بیاد و دوسنداشته باشه ک کار کنم من نرفته سرکار باید از کار بیرون بیام آیا؟بنظرتون برم؟یا نه وایسم تکلیفم مشخص بشه؟

پ.ن: خیلی دلگیرم حتی یه زنگ تو این یه ماه نزده واقعا انقد جدی نگرفته بودم فک میکردم حداقل یه تماس بگیره :/ آیا حتی یه تماس روی نتیجه فک کردن من تاثیر داشت؟


شهرزاد

اقا خبر دارم چه خبرییی...میگن فصل چهار شهرزاد تو راهه که توش قباد نمرده...و همه این اتفاقا تو خواب شهرزاد بوده قبل اینکه شهرزاد بخواد با قباد ازدواج کنه یعنی داستان الان تو فصل اوله اونجا که شهرزاد هنوز با قباد ازدواج نکرده و داره خواب میبینه ک اگه با قباد ازدواج کنه این اتفاقا براش میفته...یعنی گرفتن ماروها :/

ته چین :/

امشب شام مهمون داشتیم داداشم و خانمش ...من ته چین گذاشته بودم واسه اولین بار و خیلی خوششون امد...همه میگفتن مث ته چینای بیرون بوده...در اخر مامان و داداشم از شوق اشکها ریختنا :/

شب قدر

یاد شبای قدر قدیم بخیر با دوست جان :(