بنام خدا

شهر رویاها

بنام خدا

شهر رویاها

مرد مجنون

بنام خدا 

سلام 

بهش گفتم یه مدته سردی نمیتونم تحمل کنم سردی رو حتی نمیتونم مامانمم باهام سرد باشه و من برم سمتش چه برسه به دیگران،خیلی راحت بهم گفت فک نمیکردم با دوستی های اجتماعی مشکلی داشته باشی ...گفت که خیلی از اخلاقا رو فک نمیکردم داشته باشی ولی داری منم راحتش کردم گفتم پس بیشتر از این اذیتت نمیکنم...خدافظی کردم ازش اونم گفت فعلا خدافظ تا بیشتر از این خرابش نکردم ...منم گفتم به حد کافی خرابش کردی خیلی زیادم خراب کردی و خدافظی کردم...دیگه هم حالی ازش نگرفتم فقط دیدم فرداش تو اینستا بعد مدتها پست گذاشته...کَپشِن زده بود ما غمگینمون قشنگتره و یکی از صمیمی ترین دوستاش مصطفی رو تگ کرده بود ...

اهنگ جدید امیرحسین افتخاری :( مردِ مجنون

رو دقیقه یک و چهارده ثانیه بود عکسش

اینم متنشه حتما دانلود کنید خیلی قشنگه :(  



میری اما خوب میدونی نه میتونم نه میتونی میری اما دل می مونه بی تو میشم من دیوونه
یادمونه موجو ساحل آسمون صاف ماهِ کامل ساز و آتیش دود و دریا خیلی از ما دور فردا

بارون تو رو به من داده دریا تو عمقِ چشماته پر میکشه دلم واست عمری تو قلبِ من جاته
بارون تو رو به من داده دریا تو عمقِ چشماته پر میکشه دلم واست عمری تو قلبِ من جاته

دستِ من نیست دل میخوادت مردِ مجنون مونده یادت بازم امشب دوره کردم خاطراتو یادگارت

بارون تو رو به من داده دریا تو عمقِ چشماته پر میکشه دلم واست عمری تو قلبِ من جاته
بارون تو رو به من داده دریا تو عمقِ چشماته پر میکشه دلم واست عمری تو قلبِ من جاته

بارون تو رو به من داده دریا تو عمقِ چشماته پر میکشه دلم واست عمری تو قلبِ من جاته
بارون تو رو به من داده دریا تو عمقِ چشماته پر میکشه دلم واست عمری تو قلبِ من جاته

تعبیر خواب

بنام خدا 

سلام 

صب با ترس زیاد از خواب پریدم خدایا این چه خوابی بود...خواب دیدم ک بهم گفتن عشقت اونی نیست ک فک میکنی با خیلیا هست ...تمام تنم یخ کرد...سریع رفتم کتاب خواب مامان رو اوردم خواب تو روز بیست و پنجم ماه تعبیر نداشت ولی من همچنان میترسیدم ...تلگرام رو انلاین کردم ک یهو متوجه شدم ایرانسلش ک روش تلگرام نداشت انلاین شده بهش پ.م دادم ایرانسلتو انلاین کردی متوجه شدم همون دوست سوشالش شماره رو گرفته ازش واسه خیریه انلاین کرده...ناراحت شدم حس کردم خوابم تعبیر شده خودش میگه اون دختر شوهر داره و باهم رابطه خاصی نداریم اگرم میخوای یه گروه میزنیم باهاش خودت صحبت کن ...ولی من تو کتم نمیره که یه نفر ک شوهره داره از دوستش ک یه پسره بخواد بهش شماره بده...نمیتونم باهاش کنار بیام...شما بودین چیکار میکردین؟

بوی گندم

بوی گندم مال من هرچی ک دارم مال تو...یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو...تو بفکر جنگل آهن و آسمون خراش...من بفکر یه اتاق اندازه تو واسه خواب...

:)

مرور زمان

بهش میگم دوسمداری؟میگه اره.میگم دلت برام تنگ میشه؟میگه چرا نشه؟میگم داشتن حسا فقط مهم نیست بیان کردنشونم مهمه...میگه بیان میکنم به مرور زمان ...دیگه نمیدونم واقعا چی بهش بگم:/

حواس

سلام 

ساعت چهار و بیست و پنج دقیقه بامداده و من فردا دوتا امتحان خیلی سخت دارم یکی هشت صب و اونیکی یازده تقریبا هیچی نخوندم .تا الانم الکی بیدار موندم ...فقط رفتم اینستا یه استوری گذاشتم یه عکسم واسش فرستادم که آقا جان حواست به من بیشتر باشه ...