-
دوری
شنبه 14 مرداد 1396 14:16
فاطمه خیلی خودشو ازم دور کرده دوستم که از پنج سالگی باهم بودیم خیلی دوسشدارم ولی خیلی باهام سرد شده خیلی ناراحتم ازش...تقریبا احساس میکنم تنهای تنهام نه فامیلا زیاد میان میرن نه دوستی دارم واقعا خیلی تنهام خیلی دلم گرفته تنها امیدم اینه تا چند روز دیگه یه خبر خوب بشنوم...دعا کنید اون اتفاقی ک تو ذهنمه برام بیفته ممنون...
-
خُودمُ و خُودم
پنجشنبه 5 مرداد 1396 21:24
بنام خدا سلام این دوره رو اصلا دوسندارم با اینکه دور و برمون شلوغه تلگرام هست و...ولی خیلی تنهایم خیلی ...همیشه فک میکردم نزدیکترین دوستم همیشه باهامه ولی چند وقته ک بهم ثابت شده رو هیچ دوستی نمیشه حساب کرد ...فقط باید رو خودت حساب کنی فقط خودت... از الان برنامه ریزی کردم واسه ارشد برم اصفهان زیاد اصفهان نرفتم...
-
تو این جان عاشق به من دادی
سهشنبه 27 تیر 1396 00:56
بنام خدا سلام این متنو خیلی دوسدارم امشب تو اینستا پستش کردم گفتم اینجام بذارمش: اپراتور های به درد نخور!! اینهمه سال گذشته هنوز یاد نگرفتن قابلیت های جدید ارائه بدن !!! اگر من رئیس یه شرکت مخابراتی بودم، خدمات جالبی برای کاربرای متقاضی سیم کارت هام ارائه میدادم،همون اول موقع خرید یه تست تعیین میزان غرور انجام میشد که...
-
پنهان
شنبه 10 تیر 1396 14:59
بنام خدا سلام دارم کم کم به این نتیجه میرسم فقط ادما از دور قشنگن نباید تو هیچ رابطه ای وارد شد...وقتی وارد رابطه میشی اون حس قشنگی ک دورا دور بهشون داشتی نابود میشه و تو دیگه هیچ حس قشنگی به هیشکی نداری ...از قدیم حضرت حافظ گفتن مجال من همین باشد ک پنهان عشق او ورزم ...کاش همیشه حسامون پنهان بمونن
-
آرامش
سهشنبه 6 تیر 1396 18:07
بنام خدا سلام فک میکردم میمیرم یا خیلی ناراحت میشم ولی نه اصلا الان حالم خیلی فوق العادس خیلی حس خوبی دارم و راحتم و دارم با افکار مثبت زندگی میکنم ...جدایی از کسی ک اذیتت میکنه رفتارش اصلا سخت نیست نمیدونم چطور بعضیا بعد جدایی خودکشی میکنن والا درکشون نمیکنم
-
مرد مجنون
شنبه 3 تیر 1396 18:59
بنام خدا سلام بهش گفتم یه مدته سردی نمیتونم تحمل کنم سردی رو حتی نمیتونم مامانمم باهام سرد باشه و من برم سمتش چه برسه به دیگران،خیلی راحت بهم گفت فک نمیکردم با دوستی های اجتماعی مشکلی داشته باشی ...گفت که خیلی از اخلاقا رو فک نمیکردم داشته باشی ولی داری منم راحتش کردم گفتم پس بیشتر از این اذیتت نمیکنم...خدافظی کردم...
-
تعبیر خواب
سهشنبه 30 خرداد 1396 16:47
بنام خدا سلام صب با ترس زیاد از خواب پریدم خدایا این چه خوابی بود...خواب دیدم ک بهم گفتن عشقت اونی نیست ک فک میکنی با خیلیا هست ...تمام تنم یخ کرد...سریع رفتم کتاب خواب مامان رو اوردم خواب تو روز بیست و پنجم ماه تعبیر نداشت ولی من همچنان میترسیدم ...تلگرام رو انلاین کردم ک یهو متوجه شدم ایرانسلش ک روش تلگرام نداشت...
-
بوی گندم
چهارشنبه 24 خرداد 1396 23:27
بوی گندم مال من هرچی ک دارم مال تو...یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو...تو بفکر جنگل آهن و آسمون خراش...من بفکر یه اتاق اندازه تو واسه خواب... :)
-
مرور زمان
دوشنبه 22 خرداد 1396 20:16
بهش میگم دوسمداری؟میگه اره.میگم دلت برام تنگ میشه؟میگه چرا نشه؟میگم داشتن حسا فقط مهم نیست بیان کردنشونم مهمه...میگه بیان میکنم به مرور زمان ...دیگه نمیدونم واقعا چی بهش بگم:/
-
حواس
دوشنبه 22 خرداد 1396 04:28
سلام ساعت چهار و بیست و پنج دقیقه بامداده و من فردا دوتا امتحان خیلی سخت دارم یکی هشت صب و اونیکی یازده تقریبا هیچی نخوندم .تا الانم الکی بیدار موندم ...فقط رفتم اینستا یه استوری گذاشتم یه عکسم واسش فرستادم که آقا جان حواست به من بیشتر باشه ...
-
اولین پست وبلاگ جدیدم
جمعه 19 خرداد 1396 21:02
بنام خدا سلام ۲۲ام همین ماه اولین امتحانمونه اونم دوتا امتحان باهم ولی من تقریبا هیچی نخوندم و کلا به امید تعطیلات تابستونم اصلانم نمیخوام تابستون واحد بردارم.واقعا این کار نصف روزم که تمام عصر تا ده شبم رو میگیره دیگه جونی برام نمیذاره صبا فقط میتونم درس بخونم اونم که تا میام بخونم عصر میشه باید برم به کارام برسم...